فضيلت كعبه ، حجرالأسود ، مقام ابراهيم
از عمده كتابهايى است كه در قرن سوم ، در ارتباط با حج و كعبه و ديگر متعلّقات آن نوشته شده و نويسنده آن ابوالوليد محمد بن عبدالله بن احمد ازرقى ، (متوفاى حدود نيمه قرن سوم، 250 هـ . ق .) است و دكتر محمود مهدوى دامغانى آن را به فارسى ترجمه كرده است.
بيشترين روايات كه در اين كتاب آمده ، درباره فضيلت كعبه ، حجرالأسود ، مقام ابراهيم و حجر اسماعيل(عليهما السلام) و اين قبيل مسائل تاريخى و اماكن متبرّكه است. اين كتاب در ارتباط با كيفيّت و فلسفه حج مطلب قابل توجهى ندارد، جزاينكه به برخى از اعمال تنها از نظر ظاهر و اينكه; مثلا پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) انجام داده و ديگران به تبعيّت از آن حضرت انجام داده اند ، اشاراتى كرده است.
به منظور آشنايى بيشتر با محتويات اين كتاب بعضى نكات آن را به اختصارمى آوريم:
ازرقى خانه كعبه راپانزدهمين خانه مقدس دانسته و نوشته است: از قول پيامبر(صلى الله عليه وآله)نقل شده كه فرمود : اين خانه كعبه پانزدهمين خانه است، هفت كعبه درآسمانها تا عرش و هفت كعبه هم در طبقات زير زمين، كه برابر عرش قرار گرفته و هر يك از اين كعبه ها حرمى دارند ، و نيز زائرانى كه به زيارت آنها مى روند.
مؤلف گفته است: پيش از آفرينش زمين و آسمانها ، كعبه همچون حباب و خاشاكى بر روى آب بود و زمين از زير آن گسترش يافت. اين مطلب را به عبارتهاى ديگر نيز نقل كرده است. و نيز گويد: در آيه 110 سوره آل عمران ، منظور از واژه «بكّه» مسجد است كه موجب هدايت جهانيان مى باشد و خداوند موضع مكّه را بيت خود ناميده است.
پيش از آنكه كعبه در روى زمين ساخته شود ـ هر چند خانه هاى ديگرى پيش از آن ساخته شده بود ـ به فرمان پروردگار هر روز هفتاد هزار فرشته بر گرد بيت المعمور طواف مى كردند و ديگر هرگز به آنجا باز نمى آمدند (نوبت به آنها نمى رسيد) . پس ازآن، خداوند به فرشتگان فرمود كه براى من همانند اين خانه خانه اى در روى زمين بسازيد و به خلق خود در زمين فرمان داد بر گرد آن طواف كنند; همانگونه كه فرشتگان پيرامون بيت المعمور طواف مى كنند . فرشتگان نيز به زيارت و طواف كعبه مى آيند.
خداوند آدم(عليه السلام) را از بهشت به زمين فرستاد و او با راهنمايى جبرئيل كعبه را ساخت. ازابن عباس نقل شده است : «نخستين كسى كه اساس خانه كعبه را نهاد و در آن نمازگزارد و برگِرد آن طواف كرد آدم(عليه السلام) بود.
هم او گفته است: خداوند كه دلتنگى وگريه هاى آدم(عليه السلام) را مشاهده مى كرد با فرستادن خيمه اى از بهشت او را تسكين و دلدارى داد، آدم آن خيمه را در محلّ كنونى كعبه قرار داد و اين پيش از آن بود كه كعبه ساخته شده باشد، خيمه از ياقوتهاى سرخ بهشت بود كه در آن سر شمعدان زرّين از زرهاى بهشت قرار داشت و پرتوى از پرتوهاى بهشت در آن فروزان بود. حجرالأسود را هم با همان خيمه فرو فرستاد و آن ياقوتى سفيد بود از بهشت و آدم(عليه السلام) بر آن مى نشست و چون آدم در مكّه ساكن شد فرشتگان از آن خيمه پاسدارى مى كردند و ديگر ساكنان زمين را كه جن و شيطانها بودند ، از نزديك شدن به آن منع مى كردند.خيمه آدم پابرجا و استوار بود تا زمانى كه مرگ او فرا رسيد، آنگاه خيمه به آسمان برده شد. فرزندان آدم در جاى آن خيمه، خانه كعبه را از گِل و سنگ ساختند و هميشه آبادان بود. توفان نوح آن را ويران كرد ولى آثار آن برجا بود تا اينكه خداوند ابراهيم(عليه السلام) را مأمور بناى كعبه كرد و با فرستادن و ثابت نگهداشتن ابرى بر روى محلّ بناى كعبه ، محدوده آن را به حضرت ابراهيم(عليه السلام) نمود، ابراهيم(عليه السلام) ديوارها را به اندازه قامت مردى بالا برد.ازرقى روايت ديگرى نيز در اين خصوص نقل كرده كه از جهتى با روايات ديگر متناقض است; زيرا دراين روايت گفته شده كه خيمه بهشتى تا توفان نوح پابرجا بوده و در آن زمان به آسمان برده شده است و فقط پايه هاى آن برجا مانده. ازطرفى مى نويسد : كعبه دوهزار سال قبل از آدم(عليه السلام) وجود داشته است. ازرقى اين سخنان را از زبان فرشتگان نقل كرده است
به هر حال وقتى آدم(عليه السلام) كعبه را ساخت ، به عنوان مزد زحمت خود از خداوند خواست فرزندان او راكه به حج مى آيند وبه گناهان خود اعتراف مى كنند وبه درگاه خداتوبه مى كنند، مورد عفو و رحمت خود قرار دهد. خداوند فرمود: اى آدم، تو را بخشيدم و از ذرّيه تو هركس ازايشان كه به اين خانه آيد و به گناه خويش اعتراف كند و از تكرار گناه خوددارى نمايد مى آمرزم.
ازرقى معتقد است كه سنّت طواف را حضرت آدم(عليه السلام) معمول كرد . اوكه از بهشت ـفرود آمد هفت بار طواف كرد سپس مقابل درِ كعبه دو ركعت نماز گزارد.به نقل ازرقى آدم(عليه السلام) هفتاد بار پياده حج گزارد و فرشتگان او را در حين طواف ملاقات كردند و گفتند : حجّ تو مقبول باد! ما دو هزار سال پيش از تو حج كرديم . آدم(عليه السلام)پرسيد: شما در طواف خود چه مى گوييد؟ گفتند : «سبحان الله و الحمدلله و لا اله الاّ الله والله اكبر» سر مى دهيم. آدم(عليه السلام) گفت: «لا حَولَ و لا قُوَّة اِلاّ بالله » را هم اضافه كنيد.فرشتگان ابراهيم(عليه السلام) را نيز حين طواف ديدند و به او سلام كردند، ابراهيم پرسيد شما در حين طواف چه مى گوييد؟ آنها آنچه پيش از ملاقات با آدم مى گفتند و آنچه را پس از آن مى گفتند بازگو كردند، ابراهيم(عليه السلام) گفت: بر آن «العَلِىّ العَظِيم» را هم بيفزاييد.ازرقى مى گويد: كعبه در توفان نوح منهدم شد ولى آثار آن تا زمان حضرت ابراهيم به صورت پشته اى سرخ رنگ باقى بود، مردم حدود آن را مى دانستند و اشخاص ستمديده و آنان كه در جستجوى پناهگاهى بودند ، از گوشه و كنار به آنجا مى آمدند و دعا مى خواندند و غالباً حاجاتشان برآورده مى شد و مردم در همانجا حج مى گزاردند.ازرقى ادامه مى دهد: مقام ابراهيم سنگى است كه آن حضرت بر رويش مى ايستاد و ديوارهاى كعبه را بالا مى آورد و آن سنگ را گردخانه مى گرداند. وى از ابن عباس نقل كرده كه چون ابراهيم(عليه السلام) بر روى سنگ مى ايستاد به مقام ابراهيم معروف شد.
وقتى خداوند به ابراهيم(عليه السلام) فرمان ساختن كعبه را داد، سكينه اى به صورت ابر فرستاد و آن بر بالاى محلّ كعبه ايستاد و همانند انسان با ابراهيم سخن گفت كه: اى ابراهيم، زمينى به اندازه من انتخاب كن ، نه كمتر و نه بيشتر ، و اساس را بر آن قرار ده، آن مقدار همان است كه بكّه است و حوالى آن مكّه.در ارتباط با وجوه نامگذارى مكّه و كعبه و متعلّقات آن ، ازرقى مطالبى نوشته كه نقل آنهـا موجب اطاله كـلام است. او نامهاى مكه را به اين شرح برشمـرده است: «مكّه»، «بكّه»، «امّ رحم»، «ام القرى»، «الباسّه»، «البيت العتيق»، «الحاطمه» ظلم و ستم كنند، ايشان را به شدّت از خود مى راند. گفتنى است كه در قرآن نامهاى: مكّه، بكّه، ام القرى، بلد الأمين و بيت عتيق آمده است.
«همانا نخست خانه اى كه بنا شد براى مردمان ، آن است كه در مكّه واقع است . با خير بسيار است و راهنمايى براى جهانيان در آن خانه است، نشانه هاى روشن و نشان پاى ابراهيم ، و هر كه وارد آن خانه شود ايمن گردد .»
از على(عليه السلام) نقل كرده كه فرمود: منظور اين نيست كه نخستين خانه معمولى باشد يا نخستين پرستشگاه; زيرا نوح(عليه السلام) پيش از ابراهيم در خانه هايى مى زيسته و عبادت مى كرده است و همچنين بود ابراهيم(عليه السلام) خانه كعبه نخستين خانه اى است كه در آن براى مردم نشانه هاى روشن قرار داد; چون مقام ابراهيم و هر كه در آن خانه درآيد در زينهار است. و فرموده است كه وقتى ابراهيم مأمور ساختن خانه شد نمى دانست آن را در كجا و چگونه بنا كند، خداوند او را راهنمايى كرد و جبرئيل حجرالأسود را براى ابراهيم(عليه السلام)آورد.
خانه اى كه ابراهيم ساخت بعدها ويران شد و توسط عمالقه و جرهمى ها و قريش براى بار سوم تجديد بنا گرديد.
ازرقى باچند واسطه از قتاده نقل كرده كه: ابراهيم واسماعيل(عليهما السلام) خانه رانساختند، چون مالى نداشتند و كسى هم به آنهاكمك نكرد، آنهافقط نشانه گذاشتند و برآن طواف كردند»
ابراهيم(عليه السلام) در ميانه خانه و طرف راست آن ، چاهى حفر كرد كه در واقع خزانه كعبه بود . مردم هداياى كعبه را در آن مى نهادند، بعدها عمرو بن لحىّ بت هبل را كه مورد پرستش قريش بود ، در كنار همان چاه نصب كرد.
ابراهيم(عليه السلام) همه ساله به حج مى رفت و نيز برخى از پيامبران وقتى امّتشان هلاك مى شدند، به مكّه مى رفتند و درآنجا به پرستش خدا مى پرداختند و در مكّه رحلت مى كردنداو مى گويد : آرامگاه 99 پيغمبر كه در مكه درگذشته اند، در حّد فاصل ركن حجرالأسود تا مقام ابراهيم و چاه زمزم واقع شده است; از جمله آنها است : نوح، شعيب، هود، صالح و اسماعيل .
حضرت موسى(عليه السلام) سوار بر شترى سرخ موى به حج آمد و دو جامه پنبه اى برتن داشت يكى ازار و ديگرى رداء و طواف كعبه و سعى بين صفا و مروه را به جاى آورد.
ازرقى گفته است : هفتاد و پنج پيامبر ، همگى حج و طواف كرده اند و در مسجد خيف نماز گزارده اند. خداوند هر پيامبرى را كه پس از ابراهيم(عليه السلام) مبعوث كرد حج گزاردند . او به نقل از ابن عبّاس گفته است : درّه رحا را هفتاد پيامبر كه به حج آمده اند ، طى كرده اند، در حالى كه همگى جامه پشمى بر تن داشته ، بر شتران سرخ موى ماده سوار بوده اند و لگامهاى شترانشان ريسمانهاى كنفى بوده است و در مسجد خيف نماز گزارده اند.
کلمات جستجو:
فروش فیش حج,اخبار حج,سازمان حج و زیارت,سفر حج,حجرالأسود